این روزها آمار طلاق از همیشه بالاتر رفته است و شاید یکی از علتهای اصلی این آمار بالا بهدست نیاوردن شناخت کافی در دوران آشنایی است.
دختر و پسرهای زیادی هستند که گمان میکنند تنها وجود عشق و علاقه برای ازدواج کافی است ولی گاهی همین عشق مانع شناخت درست میشود و چشمان ۲ طرف را کور میکند. اما اگر خود شما یا یکی از نزدیکانتان تا به حال عاشق شده باشید اذعان میکنید که آدم عاشق خیلی عقلانی تصمیم نمیگیرد و خیلی سخت میتواند منطقی باشد ، در اینجا قصد داریم به شما کمک کنیم حتی اگر عاشق هم هستید چشمانتان را باز کنید و ما شما را از تمام اشتباهات پیش از ازدواج آگاه کنیم.
قرار نیست فردا عوض شود : انتخاب شما اشتباه است زیرا امید دارید او بعد از ازدواج تغییر کند .
این یکی از رایجترین اشتباهات است، خیلی از زوجهای جوان هستند که تنها به این دلیل با هم ازدواج میکنند که امید دارند در آینده یکدیگر را تغییر دهند ( به اصطلاح رایج « درست کنند » ). هیچگاه با آینده و استعدادهای نهانی و درونی فرد ازدواج نکنید. اگر رفتارهای حال حاضر فردی را نمیپسندید و با آنها راحت نیستید مطمئن باشید در زندگی آینده هم این مشکلات را خواهید داشت، پس اصلا با آن فرد ازدواج نکنید. حواستان باشد که بیشتر افراد بعد از ازدواج بدتر هم میشوند. در دوران آشنایی به روحیات، شخصیت، عادتها، مهارتهای ارتباطی، وضعیت ظاهری فرد مقابل خوب دقت کنید و مطمئن شوید میتوانید با چنین ویژگیهایی راحت کنار بیایید.
ویژگیهایی که شخصیت او را میسازند : انتخاب شما اشتباه است چون بیشتر بر زیباییهای ظاهری تاکید دارد تا شخصیت فرد .
زیبایی میتواند مثل جرقه آتش رابطه را روشن کند ولی تنها یک شخصیت خوب میتواند آتش رابطه را روشن نگه دارد هنگام تصمیم گیری حواستان باشد که وقتی اسیر زیباییها و عشق هستید ممکن است خیلی تصمیمتان عاقلانه نباشد، درست است که بین شما عشق و علاقه وجود دارد ولی آیا همان قدر که نسبت به عشق خود مطمئن هستید به شخصیت طرف مقابل هم اطمینان دارید؟
یادتان باشد ۴ ویژگی شخصیتی وجود دارد که باید حتما در طرف مقابل چک کنید:
۱ – فروتنی:
آیا این فرد عقیده دارد که « انجام کار درست » خیلی مهمتر از آسایش شخصی است؟
۲ – مهربانی :
آیا این فرد از کمک کردن به دیگران لذت میبرد؟ چگونه با دیگران برخورد میکند؟ آیا سعی میکند برای دیگران خوشایند باشد؟ آیا علاقهای به کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه دارد؟
۳ – مسئولیتپذیری :
تا چه حد میتوان روی حرفهای او حساب کرد؟ اگر بگوید کاری را انجام میدهد، میتوان مطمئن بود؟
۴ – خوشحالی :
چقدر از خودش راضی است؟ آیا از زندگیاش لذت میبرد؟ آیا به لحاظ عاطفی و هیجانی ثبات دارد؟
در نهایت از خودتان بپرسید:دوست دارید بیشتر شبیه این آدم باشید؟ آیا دوست دارید فرزندتان بیشتر شبیه این آدم باشد؟
نیازهای شما را درک نمیکند : انتخاب شما اشتباه است چون مرد انتخابی شما نیازهای خاص یک زن را درک نمیکند .
زنها و مردان هرکدام احتیاجات عاطفی خاصی دارند و معمولا این مردان هستند که نمیتوانند این نکته را درک کنند، البته در بعضی از فرهنگها تلاش بسیاری میشود که به مردان نیازهای عاطفی زنان را یاد دهند و راه خوشحال کردن زنان را بیاموزند. یکی از نیازهای خاص زنان، مورد عشق واقع شدن است یعنی یک زن احتیاج دارد احساس کند مهمترین فرد در زندگی شوهرش است، بنابراین شوهر باید توجه کافی و رفتاری سازگار با این حالت را به همسر نشان دهد.
زندگی مشترک یعنی هدف مشترک : انتخاب شما اشتباه است چون درباره هدفها و اولویتهای معمولی و متعارف زندگی تفاهم ندارید .
۳ راه پایهای که ارتباط ما را با فرد دیگر برقرار میکنند، عبارتند از:
۱ – زیبایی (تمایل قلبی) و سازگاری
۲ – یکسان بودن هدفهای متعارف زندگی
۳ – داشتن علائق مشترک
وقتی ارتباط ۲ نفر عمیقتر میشود که هدفهای متعارف و لازم زندگی آنها یکسان باشد و تصمیم بگیرند با هم به آن هدفها برسند. بعد از ازدواج ممکن است ۲ اتفاق در زندگی شما بیفتد یکی اینکه باهم و در کنار هم رشد کنید و دیگر اینکه هر کدام جدا و بدون نیاز به هم فرآیند رشد خود را طی کنید، اگر میخواهید در کنار هم رشد کنید باید اول از همه با خود فکر کنید و به این نتیجه برسید که در « زندگی به دنبال چه هستید » یعنی به عنوان مثال در دوران مجردی خود برای چه حوزهای زندگی میکردید، حالا فردی برای شما مناسب است که در این حوزه عقیدهای کاملا شبیه شما داشتهباشد. این دقیقا تعریف یک شریک زندگی است. شریک زندگی کسی است که شریک هدفهای شما باشد، یعنی ۲ نفری که کاملا شبیه هم مفهوم زندگی را درک میکنند و برهمین اساس اولویتها، هدفها و ارزشهای مشترک در زندگی دارند.
تحت تاثیر نباشید : انتخاب شما اشتباه است چون شما ارتباط عاطفی بسیار عمیقی با او ندارید .
اگر میخواهید بفهمید که آیا با طرف مقابل یک ارتباط عاطفی قوی دارید یا نه از خود بپرسید:« آیا من این فرد را تحسین میکنم و به او احترام میگذارم؟ »البته حواستان باشد که جمله فوق این معنا را نمیدهد که « آیا من تحتتاثیر او هستم؟ » هرکدام از ما ممکن است تحتتاثیر یک ماشین مرسدس بنز هم باشیم ولی احتمالا تعداد کمی از ما به صاحب کارخانه مرسدس بنز احترام میگذاریم. دقت کنید چیزهایی که باید شما را تحت تاثیر قرار دهد ویژگیهایی چون خلاقیت، صداقت و راسخ بودن و… است نه عناصر ظاهری و فیزیکی.
همچنین از خودتان بپرسید: « آیا من به این فرد اعتماد دارم؟ » که میتواند این معنا را داشتهباشد که « آیا این فرد به لحاظ عاطفی ثبات دارد؟ آیا میتوانید با خیال راحت به او تکیه کنید؟ »
خود سانسوری نکنید : انتخاب شما اشتباه است چون خود شما بهراحتی همه چیز را به او نمیگویید .
هر چیز آزاردهنده کوچکی که برای شما در رابطه وجود داشته باشد باید درباره آن با طرف مقابل بحث کنید، حواستان به موارد آزاردهنده و ناخوشایند باشد، این موارد هستند که نشان میدهند شما ۲ نفر در آینده چگونه با هم ارتباط برقرار خواهید کرد، گفتوگو میکنید و با یکدیگر کنار میآیید؛ در طول زندگی ناگزیر مشکلات زندگی بیشتر خواهند شد، شما باید قبل از اینکه زیر بار تعهد ازدواج بروید، این مورد را بفهمید: آیا میتوانید اختلافات را بهراحتی حل کنید و موارد مورد توافقتان را به راحتی پیدا کنید؟هیچ وقت از این نترسید که فرد مقابل بفهمد چه چیزی شما را آزار میدهد. این مورد همچنین میتواند نشان دهد شما در مقابل فرد مقابل چقدر آسیبپذیر هستید، یادتان باشد که هرقدر کسی با شما صمیمیتر باشد بیشتر میتواند به شما آسیب برساند.
چرا از آدم کنترلگر باید دوری کنید : انتخاب شما اشتباه است چون شما کسی را انتخاب کردهاید که وقتی با او هستید به لحاظ عاطفی احساس امنیت نمیکنید .
در این مورد سوالات زیر را از خودتان بپرسید: «آیا هنگامی که با این فرد هستم احساس آرامش و آسایش میکنم؟ آیا واقعا خودم هستم و واقعیات درونی خودم را راحت با او مطرح میکنم؟ آیا با بودن با این فرد احساس خوبی نسبت به خودم پیدا میکنم؟» مطمئن شوید با کسی ازدواج میکنید که به شما تمام این احساسات را میدهد.
از خودتان بپرسید که آیا از این فرد میترسم؟ در آشنایی که قرار است به ازدواج منتهی شود شما نباید مدام حواستان به حرفهایتان باشد که مبادا طرف مقابل از بعضی حرفها ناراحت شود یا تصور بدی پیدا کند. اگر شما میترسید احساسات و عقاید خود را بهراحتی مطرح کنید، مطمئن باشید در رابطه شما مشکلی وجود دارد.
حواستان باشد فردی که مدام بخواهد شما را عوض کرده و تغییر دهد مورد مناسبی برای ازدواج نیست.
گروهی دیگر از افراد هم هستند که ممکن است احساس ناامنی در شما به وجود بیاورند، اینگونه افراد میخواهند تمام زندگی شما را کنترل کنند. رفتارهای کنترلگر میتوانند یک زندگی را بهراحتی خراب کنند. حواستان باشد که فرق بزرگی بین کنترل کردن و پیشنهاد دادن وجود دارد. یک پیشنهاد به نفع خود شماست ولی یک رفتار و حرف کنترلگر به نفع فرد کنترلکننده است.
اگر میخواهید از چیزی فرار کنید : انتخاب شما اشتباه است چون شما این رابطه را انتخاب کردهاید تا از مشکلات شخصی و ناملایمات زندگی فرار کنید .
اگر شما ناراحت، افسرده و مجرد هستید، به احتمال فراوان حتی اگر متاهل هم بشوید باز ناراحت و افسرده خواهید بود، قرار نیست ازدواج مشکلات شخصی، روانی و عاطفی شما را برطرف کند. اگر شما هر مشکلی داشته باشید، ازدواج آن را بزرگتر هم خواهد کرد.
اگر شما از خودتان و زندگیتان راضی نیستید، مسئولیت آن را قبول کنید و بکوشید که در همان زمان مجردی با مشکلات بجنگید. در این صورت احتمالا هم خودتان احساس بهتری خواهید داشت و هم همسر آینده شما خوشبختتر خواهد بود.
اگر دلتان سوخته است : انتخاب شما اشتباه است چون تنها میخواهید مشکل او را حل کنید .
وقتی فرد مقابلتان به لحاظ احساسی و عاطفی دچار مشکل بوده و در عین حال میخواهد یک رابطه را با شما شروع کند ممکن است شما را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. این مشکل عاطفی حتی میتواند وابستگی بیش از حد به پدر و مادرش باشد یا وابستگی بیمارگونه او به کار یا تفریحاتی خاص یا پول و حتی اینترنت و…حواستان باشد که فرد مقابل شما وابستگی بیمارگونه به فرد یا چیز خاصی نداشته باشد چون چنین فردی نمیتواند تمام احساسات خود را در اختیار شما قرار دهد و مسلما اولویتهای شما هم یکسان نخواهد شد و این نمیتواند پایه یک زندگی خوب را بسازد.